این واقعه در 17 دی 1314 (7 ژانویه 1936) رخ داد. اما امروز پس از گذشت 78 سال گویی برخی کشورها حتی کشورهای متجدّد غربی، دنبالهروی خشونت و اجبار مذهبی در کشورهای خود شده و با تصویب قوانین تبعیضآمیز علیه پوشش اسلامی زنان، کشف حجاب رضاخانی در ایران زمان طاغوت را تداعی میکنند.
*** افغانستان
"امان الله خاف" پادشاه این کشور همانند رضاخان، پس از بازگشت از سفر اروپا، به اقدامات ضدّحجاب در افغانستان شدت بخشید. امان الله خاف هم بهترین راه برای حذف دینمداری در میان مردم افغان را دگرگونی سنتها با رخنه در آداب مذهبی آنان میدید.
*** ترکیه
هجوم فرهنگی به ارزشهای مسلمانان ترکیه، نخستین بار از سال 1823 آغاز گردید. "آتاتورک"، دولتمرد بنیانگذار جمهوری ترکیه پس از شکست پادشاه عثمانی، دست به اسلامزدایی و کشف حجاب در ترکیه زد.
سپس حدود پنجاه سال پس از مرگ وی، در پی کودتای نظامی ۱۹۸۰ در ترکیه، در جامعهای که باور قلبی آتاتورک در لزوم مدرنسازی و ترویج سبک زندگی اروپایی، به جان ملت مسلمان این کشور افتاده بود، داشتن حجاب در مدارس و دانشگاههای ترکیه قدغن شد.
تا مدتها داشتن حجاب اسلامی در دانشگاههای دولتی ترکیه ممنوع بود، اما واکنشها به این حکم دولتی، از سوی مردم غالباً پسزننده بود. زیرا لباس، شکل و نوع آن بیانگر تفکر و فرهنگ جامعه است و تنها زنانی حاضر شدند پوشش خود را کنار گذارند که پیش از آن، تفکر و فرهنگ خود را تغییر داده بودند. این جمعیت در میان زنان ترکیه، در اقلیت بودند و فعالان بسیاری سالها به دنبال تغییر این قانون، فعالیت کردند.
سرانجام در سال ۲۰۰۸ پارلمان ترکیه رأی به لغو این قانون داد.
البته حتی لغو این قانون هم که به علت فشارهای مداوم گروهها و احزاب مسلمان در ترکیه روی داده بود، شامل نیروهای ارتش، پلیس، قضات و مأموران قضایی ترکیه نمیشود و آنان همچنان موظفند از پوشیدن روسری خودداری کنند.
*** فرانسه
به جرأت میتوان گفت فرانسه، افراطیترین کشور غربی در زمینه وضع قوانین سختگیرانه علیه پوشش اسلامی به شمار میرود.
از سال 2004 تاکنون دولت پاریس به موجب تصویب قانون ممنوعیت حجاب در مجلس این کشور، دختران و زنان دارای حجاب اسلامی را از حضور در مدارس، دانشگاهها و مکانهای عمومی منع کرد.
بر اساس این قانون، زنان دارای پوشش اسلامی در این کشور علاوه بر این که بازداشت و به اداره پلیس ارجاع میشوند، موظف به پرداخت میزان 150 یورو نیز به عنوان جریمه هستند. این در حالی است که بزرگترین جامعه مسلمانان اروپا، در فرانسه ساکن هستند.
دولت پاریس با این اقدام، هشدارهای بینالمللی متعددی را متوجه کرد اما در عین حال، اغلب وزرای دولت فرانسه، با دفاع از منع حجاب، این قانون را زمینهساز حفظ جمهوری فرانسه و ارزشهای سکولاریسم عنوان کردند و حتی پارلمان فرانسه نیز اعلام کرد که این قانون را تغییر نخواهد داد.
فرانسویها، از گذشته و دوران استعماری خود نیز پرونده پاکی ندارند. سال 1954 در الجزایر، نیروهای اشغالگر فرانسه، مبارزه عظیمی علیه حجاب به راه انداختند. حجاب زنان الجزایری که جزئی از سنتهای کهن آنان محسوب میشد، تبدیل به ابزار مبارزه بر ضدّ استعمارگری شد و نیروهای اشغالگر برای برداشتن آن، از پرقدرتترین و متنوعترین امکانات خود بهره بردند.
*** برخی ایالات آلمان
ممنوعیت حفظ حجاب در مدارس و دانشگاههای برخی ایالات آلمان، شامل بایرن، برمن، هسن، نیدرزاکسن، نوردراینوستفالن، تورینگن، سارلند، اشلسویگهولشتاین و براندنبورگ از سال 2007 اجرایی شد. همانطور که ایالات در نقشه زیر با رنگ قرمز نشان داده شدهاند، بیش از نیمی از کشور آلمان تحت قانون ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاهها است.
"تیلو سارازين" (Thilo Sarrazin) سياستمدار حزب سوسیال دموکرات، ضمن اظهارات خود در اين خصوص گفت:
«من گذاشتن روسري را در مراكز آموزشي قدغن اعلام مي كنم. حجاب نمادي براي مذهب نيست بلكه يك موضوع سياسي است.»
وي ضمن اظهارات خود خواستار كاهش شمار افراد غير آلماني در اين كشور شد. او در ادامه 70 درصد تركها و 90 درصد شهروندان عربتبار برلين را "پرخاشگر و عقبمانده " توصيف كرده و دربارهي بهره هوشي يهوديان اروپاي شرقي هم پیش از این اظهارنظر كرده بود.»
*** سایر کشورها
هلند، بلژیک، دانمارک، اسپانیا و روسیه از بعد از سال 2000 میلادی، استفاده از پوشش کامل اسلامی (برقع یا روبنده) را در اماکن عمومی و دانشگاهها و مدارس ممنوع کردند. هرچند هنوز هم در این کشورها عدهای از افراد تندرو بر تعمیم این قانون به پوشش روسری اصرار دارند و هر از چندگاهی نطق نمایندگان افراطی در پارلمان گواهی بر این مدعاست.
ممنوعیت حفظ حجاب در مدارس کشورهای جمهوری قفقاز (آذربایجان، تاجیکستان و قرقیزستان) نیز از زمان حکومت کمونیستی شوروی وضع شده بود و تا به امروز در گیر و دار و تنشهای فراوان به سر میبرد.
*** عوامل و نتایج پدیده منع حجاب در دنیا
ممنوعیت پوشش اسلامی، مستقیماً با مواد 18 و 19 مربوط به آزادی ادیان و آزادی بروز و اظهار مسلک فردی در "اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل" (1948) و همچنین کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی اروپا (1950) تضاد دارد.
هدف و انگیزه کسانی که در کشورهای مختلف، قوانین سرکوبگر علیه حجاب اسلامی وضع میکنند، این است که افراد، نباید از نوع خاصی از لباس یا پوشش استفاده کنند که دال بر گرایشات مذهب خاصی باشد؛ در حالی که این تعرض به حقوق اولیه مسلمانان، به معنی اجبار برای سازگار کردن عقاید و باورهای دینی افراد با ارزشهای موجود در جوامع سکولاریستی است.
این اجبار که هنوز تاکنون سال 2014 در برخی کشورهای مدعی توسعه و دموکراسی دیده میشود، هم در مبنا و هم در مصداق، همانند اجبار و خشونتی است که بیش از هفتاد سال پیش در دوران طاغوت در کشور ما وجود داشت و البته عاقبت نیز محکوم به نابودی شد.